ما و مشاوران خارجی

ma-w-mshawran-kharjy_image

انکار نمی‌توان کرد که در بین مدیران سازمان‌های ایرانی (اعم از دولتی و خصوصی) میلی معمولاً پنهان به استفاده از مشاوران خارجی وجود دارد. این گرایش در مقاطعی که ارتباط با کشورهای دیگر تسهیل می‌شود، به صورت ترجیحات آشکار بروز می‌کند و در سایر مقاطع زمانی معمولاً به صورت یک میل نهفته در ضمیر آنان قابل تشخیص است.
مطمئن نیستم علت این گرایش در همه موارد، انگیزه‌های فنی باشد. اما در مواردی که ترجیح مشاوران خارجی مستند به دلایل و توجیهات فنی است، ملاحظاتی را در مورد آن می‌توان مطرح کرد.
واقعیت این است که ایفای نقش مؤثر و موفق توسط هر مشاوری (اعم از داخلی و خارجی) وابسته به دو عامل است: اول دانش، مهارت و شایستگی‌های فردی (در مورد مشاوران حقیقی) و ظرفیت‌ها و توانمندی‌های سازمانی (در مورد مشاوران حقوقی)، و دوم، امکان برقراری ارتباط مؤثر با سازمان کارفرما.
مشاوران خارجی تراز اول معمولاً به دلیل تجارب کار با سازمان‌های سرآمد جهانی و تجارب حرفه‌ای منطبق با استانداردهای بالای صنعت مشاوره مدیریت در سطح بین‌المللی، از نظر عامل اول، به‌طور میانگین مزیت‌های آشکاری نسبت به مشاوران داخلی دارند. اما از نظر عامل دوم، بسیار بعید است مشاوری که در محیط کار داخلی کشور ما ورزیده و پرورده نشده باشد، بتواند با برخورد کوتاه‌مدت و سطحی، از مولفه‌های فرهنگی و کدهای رفتاری نسبتاً پیچیده و خاص سازمان‌های ایرانی سردرآورد و ارتباطات خود را با ذی‌نفعان و مخاطبان خود، بر این اساس تنظیم کند.
از سوی دیگر، به‌تجربه دیده‌ام مشاوران تراز اول جهانی کمتر حاضر می‌شوند با سازمان‌های ما مستقیماً مرتبط شوند و به‌دلایلی (که شاید مهم‌ترینش مشکلات و ریسک‌های ارتباطی و اعتباری با ایران باشد،) حتی در صورتی که قرارداد مشاوره با شرکت‌های صاحب‌نام خارجی بسته شود، این شرکت‌ها ترجیح می‌دهند از مشاوران درجه سه و چهار یا شرکای اقماری خود برای ارائه خدمت به سازمان‌های ایرانی استفاده کنند. مشاورانی که آشکارا هیچ مزیتی نسبت به همکاران داخلی‌شان ندارند.
به‌شخصه ورود جدی مشاوران خارجی را به بازار داخل، هم‌ برای سازمان‌ها و هم برای مشاوران داخلی مفید می‌دانم، به‌شرط آنکه سازمان‌هایی که می‌خواهند از مشاوران خارجی استفاده کنند، این ملاحظات را در نظر بگیرند.

 

لینک این مطلب در لینکدین