
رضا کرمی
مشاور معماری سازمانی و مدیریت فناوری اطلاعات
این را که خودمان میدانستیم!

کمتر مشاوری است که حداقل یک بار (اگر نگوییم بارها)، هنگام ارائه نتایج نهایی کار خود، این جمله را از کارفرمای خود نشنیده باشد. این باور که مشاوران مدیریت همان دانستههای کارفرمایان خود را با رنگ و لعاب بیشتری بهعنوان راهحلهای جدید ارائه میکنند، آن قدر رایج است که برای آن لطیفهها ساختهاند. (مانند حکایت مواجهه مشاور با چوپان، که همگی آن را شنیدهایم.)
کارویژه مشاوران مدیریت این است که با شناخت و تحلیل مشکلات کارفرمایان خود، و با اتکا به دانش و مهارتهای حرفهای خود و شناختی که از راهکارها، نظریات و چارچوبهای معتبر مدیریتی دارند، راهحلهای راهگشا به آنان ارائه کنند. عموم مدیران انتظار (نه چندان موجهی) دارند که این راهحلها «بدیع» هم باشد، یعنی تا بهحال به فکر خودشان نرسیده باشد. گمان میکنم این انتظار ناموجه و شایع، دو علت دارد: نخست این سوگیری شناختی نسبتاً رایج که هر چیز جدیدی، لاجرم «بهتر» از چیزهای موجود است (نه دقیقاً همان سوگیری تازگیانگاری یا Recency illusion ولی مرتبط با آن). و دوم این پرسش اغلب مکتوم و ناپرسیده که اگر راهحل مشکلات ما همان چیزهایی باشد که قبلاً میدانستیم، چرا این راهحل را تا کنون عملی نکردهایم؟!
برخلاف این توقع، راهحلهای ارائهشده از سوی مشاوران، برای آنکه کارگشا و مؤثر باشند، لزوماً نباید جدید باشند. چه بسا با قالببندی جدید و منظمشدهای از دانستههای فعلی سازمانی، بتوان راهحلی برای مشکلات آن سازمان پیشنهاد کرد. راهحلی که عناصر پراکنده آن را، هر چند مدیران سازمان از قبل هم میدانستهاند، اما بهدلیل عدم توجه، اهتمام یا انضباط در اجرا، تا کنون عملی نکردهاند.
اما سوی دیگر این باور و نتیجه منفیِ فشاری که این توقع نابهجا بر روی مشاوران وارد میکند، این است که متأسفانه برخی از آنان (بهویژه مشاوران جوان و کارنادیده) را به الزام برای ارائه راهحلهای «بدیع»، ولو غیرعملی سوق میدهد. اینان برای آن که سخنشان خریدار یابد و نزد کارفرما مسموع افتد (به مصداق «نو آر که نو را حلاوتی دگر است!»)، میکوشند از آخرین دستاوردهای فکری مطرح، و اغلب هم مستند به توصیه مشاوران طراز اول جهانی، برای مشکلات کارفرمایان خود، که چه بسا در دام مشکلاتی بس ابتدایی گرفتار باشند، راهحلهایی نو، پیشرفته و بهاصطلاح «در لبه تکنولوژی» بیابند و پیشنهاد دهند. چنین است که سازوکار متقابل عرضه و تقاضای «امرِ نو» در بازار مشاوره مدیریت، اندکاندک فضای این صنعت را با انبوهی از واژگان، مفاهیم، چارچوبها، روشها و توصیههای بدیع ولی نامتناسب و ناکارآمد برای بیشتر سازمانهای ما پر میکند. نتیجه؟ همان که امروز میبینیم!
لینک این مطلب در لینکدین
نظرات و دیدگاه های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید!