برچسب‌های آرام‌بخش

brchsbhay-arambkhsh_image

از مظاهر گرایش ذاتی ذهن انسان به ساده‌سازی مفرط پدیده‌های پیچیده، یکی هم جذابیت استفاده از واژه‌ها و تعابیری است که کاربرد آن‌ها به ما در مواجهه با مسائل و موقعیت‌های پیچیده، نوعی آرامش روانی می‌دهد، بی‌آنکه معنا، الزامات و نتایج کاربرد آن‌ها را به‌درستی درک کرده باشیم. کاربرد به‌جای و بی‌جای این واژه‌ها به گوینده اطمینان خاطر می‌دهد که در مسیر درستی است، بی‌آنکه ناچار باشد در مورد پیچیدگی‌های مسائلی که با آن‌ها روبه‌روست، یا راه‌کارهایی که باید برای حل این مسائل به کار بندد، بیاندیشد.
بخشی از رواج و همه‌گیری کاربرد واژه‌هایی مانند «چابک»، «دیجیتال» و «هوشمند» در سال‌های اخیر را باید از مصادیق این گرایش به برچسب‌های بیانی بدانیم. هم‌چنین است اشاره مکرر به مراجع دانشی مانند PMBOK ، ITIL ، Cobit و مانند آن.
در زمینه تخصصی خود من، یعنی معماری سازمانی، برچسب TOGAF چنین سرنوشتی پیدا کرده است. این چارچوب که از قدیمی‌ترین چارچوب‌ها و از معدود چارچوب‌های هنوز زنده معماری سازمانی، و به‌استناد آماری که اوپن‌گروپ منتشر می‌کند محبوب‌ترین چارچوب معماری سازمانی است، علی‌رغم انتقادهایی که از قدیم به آن می‌شده، یک منبع بسیار عالی برای فراگیری مبانی معماری سازمانی است. اما فراتر از این هدف آموزشی، کاربرد عملی بسیار محدودی دارد. تاکید همیشگی تدوین‌کنندگان توگف این بوده که اصول و مبانی توصیه‌شده در متن استاندارد را باید در هر سازمان ‌و گاه هر پروژه عملی، ویژه‌سازی کرد و سپس به کار بست. ویژه‌سازی توگف البته کار هر کس نیست و دانش و بینش عمیقی از مفاهیم و کاربردهای معماری نیاز دارد.
اما توگف، به لطف محبوبیت و رواج جهانیش، به یک برچسب آرام‌بخش برای افراد و سازمان‌هایی بدل شده که تازه با معماری سازمانی آشنا شده یا می‌شوند. مهم نیست شما تا چه حد، توگف و اجزای آن را در سازمان خود کاربردپذیر می‌دانید، مهم نیست که تا چه حد در مورد ویژه‌سازی آن در سازمان خود فکر کرده باشید، حتی مهم نیست که متن استاندارد را یک‌بار از ابتدا تا انتها تورقی کرده باشید، تنها کافی است جملاتی را که درباره معماری سازمانی می‌نویسید در سریع‌ترین زمان ممکن به واژه نجات‌بخش TOGAF برسانید و خیال خود را راحت کنید. حالا دیگر کسی در مورد اینکه اصولاً مفاهیم اساسی معماری سازمانی را هم درک نکرده‌اید، شکی به خود راه نخواهد داد.
واقعیت این است که توگف و سایر چارچوب‌ها، به‌روش‌ها، پیکره‌های دانش و سایر مراجعی از این دست، چکیده دانش و تجربه افراد و سازمان‌هایی است که طبق یک ذهنیت خاص، صورت‌بندی و برای راهنمایی دیگران ارائه می‌شوند. از این مراجع دانشی می‌توان برای یادگیری مطالب جدید استفاده کرد، اما ویژه‌سازی و کاربرد صحیح این آموخته‌ها مستلزم دانش و بینش عمیقی است که معمولاً جز با ممارست و کارآموزی طولانی به‌دست نمی‌آید.
به‌هوش باشیم! اگر از این برچسب‌های آرام‌بخش، بدون درک و دریافت عمیق استفاده کنیم، تنها میزان دانش اندک خود را از موضوع برملا می‌کنیم.

 

لینک این مطلب در لینکدین